جون بن حَرِى غلام آزاده ای که امام حسین ع را یاری کرد تا شهید شد

جون بن حَرِى غلام آزاده ای که امام حسین ع را یاری کرد تا شهید شد


جون بن حَرِى غلام آزاده ای که امام حسین ع را یاری کرد تا شهید شد

 


با گذشت چندروز از واقعه عاشورا جمعی از بنی‌اسد که برای دفن شهدای کربلا آمده بودند بدن شریف جون غلام ابوذر غفاری را پیدا کردند، در حالی‌که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند.

روز عاشورا هنگامی که غلام ابوذر غفاری از امام حسین(ع) اذن نبرد گرفت، امام(ع) به او فرمود تو را آزاد کرم مختاری که از کربلا بروی و از او خواست منصرف شود، اما «جَون» گفت: «نه! به خدا سوگند، از شما جدا نمى‌شوم تا اینکه خون سیاهم با خون شما در آمیزد».

 

جَون کسی بود که امیر‌المؤمنین (ع) او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید، هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امام علی(ع) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام حسن مجتبی(ع) و سپس خدمت امام حسین(ع) رسید و همراه آن حضرت(ع) از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.

«دانشنامه امام حسین» درباره این غلام وفادار اهل‌بیت(ع) چنین می‌نویسد: «جَون» که با نام‌هاى جوین، .، جَون بن حَرى.، جُوَین بن ابى‌مالک و حَوى در منابع از او یاد شده است، برده سیاهى از یاران امام حسین(ع) بود.

وى، روز عاشورا خواست تا به میدان برود؛ ولى امام(ع) از جَون خواست که از این کار، منصرف شود، اما جَون، ضمن پافشارى براى رفتن به میدان به امام(ع) گفت: به خدا سوگند، بویى بد، تبارى پست و رنگى سیاه دارم، تورا به خدا بهشت را و فرصت یاری ات را از من دریغ مَدار تا بویم خوش و تبارم، نیکو و رویم سپید شود! نه! به خدا سوگند، از شما جدا نمى‌شوم تا اینکه خون سیاهم با خون شما، در آمیزد.

سپس به میدان آمد و با خواندن این اشعار، به صف دشمن، حمله ور شد:

کَیفَ تَرَى الفُجّارُ ضَربَ الأَسوَدِ

                                 بِالمَشرَفِیِّ القاطِعِ المُهَنَّدِ


بِالسَّیفِ صَلتا عَن بَنی مُحَمَّدِ

                                 أذُبُّ عَنهُم بِاللِّسانِ وَالیَدِ


أرجو بِذاکَ الفَوزَ یَومَ المَورِدِ

                                 مِنَ الإِلهِ الواحِدِ المُوَحَّدِ


إذ لا شَفیعَ عِندَهُ کَأَحمَدِ

فاجران چگونه مى‌بینند شمشیر زدن سیاهى را که با شمشیر مَشرَفى بُرَنده تیز مى‌زند ؟

با شمشیرى آخته، از فرزندان محمّد(ص) دفاع مى‌کنم. از آنان با زبان و دستم دفاع می‌کنم

با این کارها، رستگارىِ روز وارد شدن (قیامت) را از معبود یگانه تنها، امید دارم

زمانى که شفاعت کننده‌اى همانند احمد، در پیشگاه او نیست.
این خدمتگزار راستین آل محمّد(ص) نیز جنگید تا به خیل شهیدان پیوست، در گزارشى آمده که امام حسین(ع)، بر سرِ جنازه او ایستاد و براى او، این چنین دعا کرد: «خداوندا! صورت او را نورانى و بویش را خوش گردان و او را با نیکان، محشور کن و میان او و محمّد و خاندان محمّد(ص) آشنایى برقرار کن».
از امام زین‌العابدین(ع) روایت شده که پس از چند روز که مردم، براى دفن شهدا آمدند، از جنازه او بوى مُشک، استشمام مى‌شد، در «زیارت ناحیه مقدّسه»، آمده است: سلام بر جون بن حَرِى(.، غلام ابوذر غفارى! در «زیارت رجبیّه». هم نام وى آمده است.

 

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : دو شنبه 11 شهريور 1398
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: